دستانم گرمي دستاتو ميخواد پس دستانم را به تو ميدهم
قلبم تپش قلبت رو ميخواد پس قلبم را به تو ميدهم
چشمام نگاه زيباتو ميخواد پس نگاهم از آن توست
عشقم تمامي لحظات تو رو ميخواد براي با تو بودن
دلتگي ميكند
درخشش چشمام همانند خورشيد انتظار چشمانت را ميكشند
پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش ميكرد
من هرگز فراموشت نخواهم كرد
عــاشقانه دوستت خواهم داست......
ميگن عاشق ترين مرد,آدم بود كه بهشت
را به
لبخند حوا فروخت...
ولي من ميگم عاشق ترين مرد
معشوقه من بود چون آتش جهنم رو به
جون خريد
به جرم بوسه هاي عاشقونه
كه شرعي بودنش را من مي دانم
و د♥♥م....
آن شب من از لباي تو نوشيدم
آواز شاد طبيعت را
آن شب به كام عشق من افشاندي
ز آن بوسه قطره ابدي را
تن سوزان' جان غمگين'دل شيـدا دارم
آنچه شايسته عشق است مهيا دارم
خون جگر'آتش غم' درد فراق
چه بلاهايي ز عشقت من تنها دارم
دوستت دارم وقتي كه چشاتو مي بندي
با من به دردهاي دنيا مي خندي
آروم ميشم بگي از غم هات دل كندي
بيا به هم بگوييم دوست دارم
يكي پرسيد اندوه تو از چيست؟
سبب ساز دل ديوونه ات چيست؟
براش به عاشقونه مينويسم
به مستي
براي خاطر آنكه بايد باشد و
نيست
نيست در اين گفته ي من سوسه اي
گر تو به من قرض دهي بوسه اي
بوسه اي دگر سر آن مينهم
لحظه دگر به تو پس ميدهم
شرمم مياد به مادرم بگم اوني كه
به خاطرش قلبت رو شكوندم
تنهام گذاشت
|